متن مصاحبه در ونکوور

خوانندگان گرامی : با خبر شدیم در تاریخ دهم جولای 2016 نمایشگاهی از آثار خوشنویسی و خط نقاشی استاد آرش متین نژاد در خانه فرهنگ و هنر ایران واقع در ونکوور شمالی  برگزار می شود، لذا بی مناسبت ندیدیم به بهانه آشنایی با آفریننده این آثار، مصاحبه ای فراهم آوریم تا ضمن دعوت شما عزیزان به شرکت در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه، با دیدگاهها و سوابق هنری هنرمند نیز بیشتر آشنا شویم.

با سلام . در صورت امکان خودتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید:
با سلام خدمت شما و دیگر خوانندگان گرامی در ابتدا بر خودم لازم میدانم به شرط ادب و قدر شناسی، از حمایت و مساعدت دوست هنرمند و عزیزم جناب استاد مسعود کریمایی کمال تشکر و قدر دانی به عمل آورم، من ، آرش متین نژاد، اواخر دیماه ۱۳۴۳ هجری شمسی بدنیا آمدم و پس از طی دوران ابتدایی وراهنمایی هم زمان با سوم دبیرستان، درمهر سال ۱۳۵۹ ،خوشنویسی را نزد استاد ارجمندم ،آقای عباس اخوین، که از سرامدان دوران حاضر میباشند آغاز کردم. با تعالیم دلسوزانه ودرست ایشان بخوبی پیشرفت کردم و در پایان همان سال تحصیلی در امتحانات دوره ی عالی انجمن خوشنویسان ایران قبول شدم و در خرداد ۱۳۶۱ نیز در امتحانات ممتاز خط نستعلیق و کتابت موفق گردیدم.و از آذر ماه همان سال در انجمن خوشنویسان ایران مشغول به تعلیم شدم.

 

در حال حاضر نیز دارای درجه استادی از انجمن خوشنویسان ایران و نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشم.
پس از طی دوران خدمت سربازی به دانشگاه راه یافتم ودر سال ۱۳۷۰ از دانشگاه علم و صنعت ایران دررشته ی کاربردریاضیات درکامپیوترمقطع کارشناسی فارغ التحصیل شدم.
س- در حال حاضرقصد برگزاری نمایشگاهی در شهر ونکوور کانادا را دارید. در این خصوص کمی توضیح بفرمایید:

ج- بله، نمایشگاهی در تاریخ دهم جولای امسال (2016) برگزار خواهد شد. که عمدتا شامل آثار متنوعی از خط نقاشی خواهد بود که با نگرش های مختلفی اجرا شده اند….

 

س- امکانش هست تا کمی بیشتر در باره نگرش های مختلف توضیح بدهید؟

ج- اساسا خط نقاشی از زمانهای قدیم در هنرهای ایرانی مشاهده شده است و به اشکال مختلف بروز کرده.

خط نقاشی یا نقاشی خط
امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که در وادی هنر ایرانیان قدم زده باشد و با واژه نقاشی خط یا خط نقاشی برخورد نکرده و با آن آشنایی نداشته باشد. دروحله اول این طور به نظر می رسد که تابلوی مورد نظر یک اثر نقاشی است که با خط و خوشنویسی هم مربوط است. با نگاهی به تاریخچه و آثار بجای مانده از آثار پیشینیان، به سرعت در می یابیم که همزمان با هنر خوشنویسی کلاسیک با مفاهیم محض و خاص خودش، هنرمندانی بوده اند که بااستفاده از کلمات و حروف و به کار گیری خوشنویسی، اشکالی زیبا چه در فضای انتزاع و چه متمایل به فرم ها و اشکالی که در واقعیت اطراف میتوان مشابه آن را دید، به پدید آورده اند. به عنوان مثال مرغ بسم الله که با استفاده از طراحی حروف و به کار گیری حروف و کلمات نستعلیق یا نسخ و یا ثلث ، مبادرت به طراحی شکلی نموده اند که شباهتی به یک پرنده داشته است و از این قبیل آثار مشابهی مانند شیر و یا پلنگ نیز ایجاد گردیده اند. از سوی دیگر در تاریخ و سیر تحول خوشنویسی آثاری در قالب سیاه مشق و مشق مکرر پدید آمده اند که از فرم های انتزاعی کلمات، در ایجاد فرم ها و فضاهایی که ارتباط خاص رادر فضای آبستره ی فرم و خطوط ایجاد کرده اند که با عنوان آثار سیاه مشق میتوان ازآنها یاد نمود.
در این راستا بی شک محور اصلی این تحول، خوشنویس نامداردوره قاجار عهد ناصری، میرزا غلامرضا اصفهانی می باشد که از عناصر خط و رنگ درایجاد فرم های بسیار زیبا و چشم نواز و در عین حال رازآلود بسیار خوش درخشید و آثار منحصر به فردی را از خود بر جای گذاشت. استفاده از مرکب رنگین گل و پلاس در عمده آثارش نشان از توجه خاص او به نورپردازی ذاتی حروف و کلمات و همچنین آمیختن آن با تذهیب، ضمن رعایت حفظ عناصر به کار گرفته شده در صفحه (که در اینجا همان خط نستعلیق است) مبادرت به فرم های آبستره طرح وخط (خط نه به معنای خوشنویسی) نموده است، ترکیبی از انتزاع خوشنویسی و آبستره فرم و رنگ.
از آنجا که تحولات اجتماعی و تکنولوژیک از عوامل اصلی تغییرات و نو آوریها در عرصه هنری میباشد، شاهد تاثیر آن در ایجاد نیازهای روحی و روانی بعضی هنرمندان خوشنویس هستیم و در نتیجه، ایجاد خلق آثاری از این نوع توسط هنرمندان در این بخش از هنرهای سنتی و استقبال و گسترش آن را در پی داشته است.
هر یک از هنرمندانی که وارد این حیطه گشته اند متناسب با درک خود از واژه نقاشی خط یا خط نقاشی، برداشت خود را به ظهور رسانده اند. به نظر اینجانب خوشنویسی دراین بحث کاملا مسیرش را از نقاشی خط جدا می کند زیرا وقتی ابزارها، لوازم اجرای اثر و تکنیک های مربوطه متفاوت می شود بی درنگ و بلافاصله شاهد تفاوتی در رسالت و محتویات آن خواهیم بود.
در خوشنویسی مخصوصا از نوع ایرانی آن فضای فکری و حیطه عملکرد هنرمندان خوشنویس به نوعی رابطه مستقیم و تنگاتنگ با تجلی روحانی و باطنی او و اثرش دارد. لذا مطلقا آنچه که امروزه خوشنویسی را صرفا امری فنی جهت نوشتن کتاب در قدیم میدانستند مردود است… از نوشتن کتاب و کتابت میتوان به عنوان نیازی در جامعه آن روز نام برد که منجر به رشد و شکوفایی هنر خوشنویسی گردید، لذا ارزش پدیده های هنرمندانه هیچ ارتباطی به عوامل بوجود آوردنده آن نداشته و نخواهد داشت. و استدلال اینکه چون کتابت نیاز زمان گذشته بوده است و چون در حال حاضر با تغییر و پیشرفت تکنولوژی نیازی به کتابت نیست خوشنویسی را به بایگانی تاریخ می سپارند خیانتی بزرگ در حق هنر و فرهنگ و این میراث بزرگ هنری است.
در حال حاضر کاسبان هنر برای ارزشمند نمودن فعالیتهای خود دست به چنین استدلال هایی میزنند که لازم است در آن بازنگری های اساسی نمایند.
هر آنچه در شخصیت و منش خوشنویس وجود دارد، در خط وی پدیدار می گردد، این از خصائص ذاتی هنر است و در همه هنر ها انعکاس منویات درونی پدید آورنده ی اثر، در آثارش امری انکار ناپذیر است. اما منظور نگارنده، در خوشنویسی بر می گردد به تاثیر قدرت اجرا و شرایط روحی و روانی و کیفیت باطنی خوشنویس در لحظه اجرای اثر، که مرتبط با مبحث خط شناسی و رابطه فرمها، ترکیب، طراحی و بیان احساسات نویسنده که در اثرپدید آمده می باشد. به عبارتی به جنس تاثیرات فوق الذکر در اثر تاکید و توجه داریم. اما در یک اثر خط نقاشی جنس اتصال پدید آورنده با اثرش، از نوع اتصال و تاثیر خوشنویس با اثر نیست، در اینجا توجه خواننده را به تغییر ابزارها و روش ها و تکنیک های خط نقاشی جلب میکنم و به شدت میبایست مراقب ظرافت این نکته باشیم که پدیدآورندگان خط نقاشی، هنگام پدید آوردن اثر دیگر خوشنویسی نیستند بلکه حکم نقاشی را دارند که از آگاهی خود نسبت به وجهی از وجوه خوشنویسی مبادرت به خلق اثری کرده اند که در آن از مولفه های خوشنویسی استفاده شده است، در این حالت ممکن است از طراحی کلمات و حروف خوشنویسی به طور کامل و بدون هیچ تغییری استفاده شود یا اینکه تا جایی پیش برود که بیننده فقط سایه ای از فرم های اتنزاعی از خوشنویسی را در اثر مشاهده کند و آنچه که به چشم وی می رسد، رنگ و فرم و فضا و بافت های ایجاد شده بااستفاده از مولفه های خوشنویسی می باشد. گاه هنرمندی با استفاده از فرم ها و رنگ و فضایی از طبیعت را خاطر نشان سازد، گاه یاد آور حسی از درون مخاطب.
در این گفتار یاد آور می شوم، در خط نقاشی هیچ محدودیتی در فرم و اجرا وجود ندارد و پدید آورنده کاملا خلاقانه میتواند از هر ابتکاری به ایجاد فضایی توامان ازآبستره رنگ و فرم های انتزاعی مبادرت ورزد

 

س- آیا آثاری هم تا کنون از شما منتشر شده؟

ج- بله . از همان اوایل یعنی حدودسال 61-60 با بازار نشر آشنا شدم و حدود چهار هزار صفحه از آثار ادبی و عرفانی سرزمین مادریم ایران را کتابت کردم که اکثریت آن متعلق به سالهای ۱۳۶۱ الی ۱۳۷۲ میباشد . آثاری از قبیل دفتر هایی از شاهنامه فردوسی که به همت هنرمند ارجمتد استاد محمد سلحشور منتشر گردید. همپنین میراث فردوسی به پنج زیان و رباعیات خیام به سی زیان و بسیاری آثار دیگر که علاقمندان میتوانند برای اطلاع از فهرست آنها به وبسایت شخصی من مراجعه نمایند.

 

س- آیا سمتها و مسولیتهای مرتبطی با خوشنویسی تا کنون داشته اید؟

ج- در سال ۱۳۷۶ به عنوان بازرس دفتر مرکزی انجمن خوشنویسان ایران از سوی مجمع عمومی انتخاب گردیدم و این همکاری تا سال ۱۳۷۹ ادامه داشت. از اردیبهشت ماه ۱۳۷۹ به سمت معاونت فرهنگی و هنری انجمن خوشنویسان مرکز تهران منصوب گردیدم و در مرداد ۱۳۸۱ با حفظ سمت، معاونت مالی و اداری آنجا را عهده دار شدم.در طول دوران مسولیتم در انجمن موفق به برگزاری دهها نمایشگاه خوشنویسی برای اساتید، مدرسین و.فارغ التحصیلان شدم.علاوه بر اینها مسئولیتهای مدیر مسئولی انتشارات تعاونی انجمن خوشنویسان تهران و مدیریت برگزاری مجامع عمومی انجمن مرکز تهران رانیز داشته ام. که البته سمتهای مرتبط دیگری هم داشته ام که در سایت قابل مشاهده هستند.
تدوین، برنامه ریزی و اجرای برنامه های کمک آموزشی از جمله کلاسهای قطعه بندی و نمایشگاهی  خصوصاً برای هنرجویان سطوح بالا (عالی و ممتاز) از قبیل کلاسهای اسلاید، برگزاری جلسات نقد آثار هنر جویان، کلاسهای تئوری خط،ودر زمینه ی اداری مکانیزاسیون و ساماندهی سیستم و گردش جریان کاری بخش آموزش انجمن نیز از دیگر فعالیتهائی بود که موفق به اجرای آنها شدم، و این همکاری تا آذر ماه ۱۳۸۳ ادامه داشت.
در این مدت، با این نیت که بتوانم بسهم خودم از طریق آموزشِ خط در انتقال مفاهیم و ارزشهای اخلاقی _ فرهنگی به جامعه ،سهم مؤثر و سازنده ای داشته باشم ، که متاسفانه این جریان در پیچ و خمها ی نا معلوم متوقف گردید. اما این خاتمه ماجرا نبود. در آذر ماه ٨٤ بعنوان مدیر عامل به شرکت توسعه فناوریهای پیشرفته سبلان که با هدف تحقق بخشیدن به ایدهِ محوری آموزش الکترونیکی ایجاد شده و در مرکز رشد فناوریهای پیشرفته دانشگاه شریف مستقر بود، پیوستم و تا پایان سال ۸۵در آن مرکز بر روی ایده محوری E-LEARNING (آموزش الکترونیکی )متمرکزبودم، این مهم تا پایان سال ١٣٨٨ ادامه داشته است و این پروژه ی بزرگ فرهنگی و آموزشی به نهایی شدن نزدیک گردید،  و درسال ٨٩ به یاری قادر توانا به بهره برداری رسید، که با راه اندازی این سیستم، امکان آموزش خط تحریری وبه موازات آن انتقال زبان و فرهنگ غنی و کهن سرزمین مادریمان به هر علاقمند در هر نقطه ای از جهان امکان پذیر گردید.

 

 

س-در خصوص فعالیت های اجرایی مرتبط آیا مورد توجه هم قرار گرفته اید؟

ج- در زمانی که در انجمن خوشنویسیان ایران، مرکز تهران مسئولیت معاونت فرهنگی و اداری داشتم تقدیر هایی از سوی ریاست صورت گرفت که عناوین متنوعی داشتند و همچنین، بمناسبت مدیریت برپایی و شرکت در نمایشگاه آثار خوشنویسی و فروش و اهدای آثار به انجمن های خیریه، مکانیزه کردن سیستم آموزش انجمن، برگزاری مجامع عمومی و یاد بود ها و … تقدیرنامه هایی از مراکز مختلف دریافت کرده ام  .

— در خصوص فعالیتهای نمایشگاهی تان هم میتوانید برای خوانندگان  توضیحاتی بدهید؟
از سال 1369 تا 1370 چهار نمایشگاه انفرادی داشته ام و بعد از آن عمدتا در نمایشگاههای جمعی  کرده ام، و بیشترین آنها مربوط به سالهای 1378 تا 1382 در نگارخانه تخصصی انجمن بوده که شخصا به عنوان معاونت فرهنگی و هنری تحت نظر داشته ام.
-از آنجا که در زمینه های تئوری آموزش هنر، فعالیتهایی داشته اید آیا آشنایی با هنرهای دیگر را ضروری میدانید و اگر چنین است با چه هنر هایی آشنایی دارید؟

ازآنجایی که ذاتا هنر در درون هنرمند رشد میکند و ریشه در درون هنرمند دارد لذا آشنایی باهنرهای مختلف در فهم عمیق تر آن سهم جدی و بسزایی دارد. این مطلب را شخصا تجربه کرده ام و به آن ایمان دارم.

از سال  ۱٣۶۳در محضر استاد گرانقدر مرحوم بیوک احمری با هنرهای تدهیب و مینیناتور مخصوصا سبک صفوی آشنا شدم. و همچنین در سالهای 1382 الی 1386 در یکی از مراکز آموزشی عکاسی با این هنر آشنایی تخصصی تری پیدا کردم .همچنین با موسیقی کلاسیک هم آشنایی دارم  و سالها آن را تجربه کرده ام.